بدون عنوان
بدون عنوان
تعدای از عکسهای نوزادی مهدی
مهدی جونم مریض شده
عزیز دل مامان باز امروز تب کردی خیلی ناراحت شدم اخه تو تازه خوب شده بودی زود با بابایی بردیمت پیش دکتر صبحی دکتر گفتند چیز خاصی نیست امیدوارم همینجوری باشه الهی مامان فدات بشه خدا کنه دیگه مریض نشی اخه من طاقت ندارم تورو تب دارو بی حال ببینم به اندازه همه دنیا دوستت دارم ...
نویسنده :
مامان زهرا
22:52
یا صاحب الزمان خودت نگهدار پسرم باش
خونه دایی جون
امروز با مهدی جونم اومدیم خونه دایی جون ظهر با مهدی و زن دایی رفتیم مدرسه دنبال علی جون پسر دایی مهدی علی جون کلی از دیدن مهدی خوشحال شد گل پسرم امروز کلی خوشبحالش شد کلی با علی بازی کرد امروزم با وجود پسر عزیزم روز خیلی خوبی بود خدایا شکرت که این فرشته مهربون را به ما دادی
نویسنده :
مامان زهرا
19:11
مهدی لا به لای گلهای محمدی
مهدی در دو ماهگی
اولین های مهدی...
پسر قشنگ من در بیست روزگی اولین لبخندشو زد و درست پنج روز بعد اولین اغونش را گفت در سه ماهگی برای بار اول به روی شکم خود چرخید مهدی جونم در پنج ماهگی غلت زدن را یاد گرفت عسل وقتی رفت تو شش ماه با کمک ما نشست و در هفت ماهگی بدون کمک نشست و بالاخره این گل پسر در هشت و نیم ماهگی چهار دست و پا رفت و کلی مارو خوشحال کرد و الان که نه ماه و ده روزشه از مبل میگیره و بلند میشه و چند قدمی بر میداره که من قربون اون پاهای کوچولوش برم ... اولین مسافرتش به استان یزد بود و دومین مسافرتش سفر به مشهد مقدس بود کلماتی که که مهدی جونم میگه: بابا مامان دد ابه نی نی به به ...
نویسنده :
مامان زهرا
23:49