پسرک 16ماهه من

سلام عشق کوچولوی خودم امروز میخوام یکم از پیشرفتهایت در 16ماهگی بگم 

اول از همه صبح که بیدار میشی اول میری سراغ تلوزیون جلوش وایمیستی و نانای میکنی یعنی برات سیدی بزارم قربون پسر قرتی خودم برم و بعدشم شروع میکنی اول از همه خونرو پشتورو میکنی هرچی اسباب بازی داری میریزی وسط بعدش که خیالت راحت شد میری سراغ اشپزخونه اینجاست که با نگاه چپ چپ من روبرو میشی و شما هم به من اخم میکنی ولی میای بیرون افرین پسر حرف گوش کن خودم نوبت بعدی کشوهای میز تلوزیون هست که تا وقتی بیداری نباید سر جاشون باشن بعدش حوصلت که سر میره دست منو میگیری میبری تو اتاقت تا بشینم باهات بازی کنم بازی که چه عرض کنم تو به هم ریختگی اتاقت شریک بشم وقت خواب ظهرتم که میشه اول میری سراغ لامپها و هی ده ده میکنی یعنی خاموش کنم بعد میری رختخوابتو میاری یه جور عجیب غریب پهن میکنی و میخوابی و میگی آم یعنی شیر میخوای و به همین راحتی میخوابی ولی امان از خوابیدن شبت تا ما نخوابیم همه جا تاریک نباشه نمیخوابی تازه چند باریم از روی ما رد میشی تا افتخار بدی بخوابی پسرک شیطون خودمی دیگه از غذا خوردنت هم که بخوام بگم ماستو خیلی دوست داری کوکوها و کتلتو دوست نداری پلو رو دوست داری البته با ماست درست شبیه باباتی عاشق لواشکی و در کل چیزای ترشو خیلی دوست داری عصر هم که میشه میری سراغ فریزر تا بهت بستی بدم از میوه ها هندوانه پرتقال خیلی دوست داری از گوجه سبز هم بدت نمیاد این روزها حسابی ددری شدی و هرکس میره بیرون دنبالش گریه میکنی و من از این اخلاقت خوشم نمیاد تازه دوست داری وقتی میریم بیرون پیاده روی کنیم و بیرون رفتن با ماشین را دوست نداری و فقط نق نق میکنی پارک رفتنو دوست داری ولی از تاب خوشت نمیاد عاشق سرسره بازی هستی و دیگه اینکه خونه سازیاتو خیلی خوب میچینی روی هم و برای خودت دست میزنی قربون پسر خود شیفته خودم برم یه اخلاق بد هم داری و اون اینه که هرچی میاد دستت مستقیم میره تو دهنت و این خیلی بده یه چیز جالب بگم چند روزیه باباتو ممد صدا میکنی نمیدونم از کجا یاد گرفتی اخه من محمد صداش میکنم ولی تو میگی ممد خیلیم بامزه میگی از دست شما دستشویی نمیتونیم بریم چون میای پشت در و گریه میکنی و ما باید بگیم ناناز من کیه و تو میگی من و...تا اروم بشی یه جا هم که میریم مهمونی حسابی مجلس گرم کن میشی به همه میگی دست بزنن و خودت نانای میکنی قربون پسرم برم که انقدر بانمکه 

از حرف زدنت بگم که چیز خاصی به لغت نامه ات اضافه نشده کلماتی که میگی ممون یعنی ممنون پرتدال ،پرتقال .دوس یعنی دوست.ییا یعنی زهرا. ابا یعنی اسباب بازی.پیو یعنی پلو.آم یعنی شیر.به کفش هم میگی پا.هرچیزی هم که نتونی تلفظ کنی میگی ده.فعلا دیگه چیزی یادم نمیاد

رفته بودیم خونه دایی جون و شما کلی با علی بازی کردی خیلیم دوسش داری

عاشق این کفشاتی وقتی کوچولو بودی بابا برات خرید الان برات بزرگه ولی حرف گوش نمیکنی دیگه

عزیز دلم خیلی دوست دارم