چند روز گذشته

سلام گل مامان 

چند روز گذشته که آپ نکردم چندتا دلیل داشت اولیش اینه که این روزا روزه گرفتن برام سخت شده خیلی تشنه و بی حال میشم شما وروجک هم که اجازه نمیدی استراحت کنم و کلی ازم انرژی میگیری دلیل بعدی هم مراسم بله برون عمه بود که به خیر و خوشی گذشت انشااله که خوشبخت بشن این را هم بگم که در مراسم کلی شیرین کاری کردی نانای کردی و همرو عاشق خودت کردی و غریبی هم نمیکردی و میرفتی با فامیل داماد دست میدادی افرین پسر مودب خودم 

سه شنبه هفته پیش هم افطاری خونه خاله فاطمه بودیم که ما از صبح رفتیم خونه مامان جون بعدش با هم رفتیم خونه خاله دیشب هم افطار خونه عمو بودیم در کل خیلی خوش گذشت ولی بدون ماشین یکم سخت بود 

راستی امروز تولد پسر عمه رقیه امیر عباس بود که یک ساله شد که به خاطر مصادف شدن با شبهای قدر تولد نگرفتن 

از خودت بگم که جیغ جیغو و زورگو شدی برای به دست اوردن هرچیزی جیغ میزنی یکمم بد غذا شدی میخوای خودت بخوری ولی همرو میریزی زمین به مامان خیلی کمک میکنی سفره جمع میکنی اسباب بازیاتو جمع میکنی 

خیلی مهربون هستی وقتی با بابا میخوای بری بیرون بوسم میکنی موقع خواب بغلم میکنی بوسم میکنی وقتی خیلی اذیت میکنی و من عصبانی میشم زود میای بغلم میکنی و میگی ببدید یعنی ببخشید 

بعد از یک سال و 5ماه خوابیدن بیرون از اتاق خواب به خاطر شما ماه رمضون عزیمت کردیم به اتاق خواب خودمون تا سحر بیدار نشی که خیلی خوب بود 

عصر ها هم بابا میبردت بیرون تا من یکم استراحت کنم قربونش برم خیلی مهربون با اینکه خستست ولی بازم با شما بازی میکنه بیرون میبردت و...خلاصه بابا محمد خیلی ماهه قدرشو بدون

کلمه جدیدی هم که یاد گرفتی عیبه هست خدا نکنه ما پامونو چپ برداریم یا میگی جیز یا عیبه 

از بله برون به اینور هم هرکیو میبینی میگی عمه عدوف یعنی عمه عروس شده 

چیز دیگه ای یادم نمیاد 

مامان قربون اون نگاه خوشگلت برم پسر گلم 

بله برون عمه جون

وقتی میخوای با تلفن حرف بزنی حتما باید راه بری

جدیدا هم با شیر خشکات بازی میکنی

 

عاشق کباب هستی

 

حاضر شدیم بریم خونه مامان جون

 

رفتی از کمدت کلاه زمستونیتو اوردی و میگی سر

ببین بابارو به چه روز انداختی رفتی رو گردنش نشستی

بازی با پتو

و ...

یه عروسک داری که بهش میگی ممون خیلی دوسش داری دیروز سراغشو میگرفتی و میرفتی کنار بوفه و میگفتی ممون اومدم ببینم چرا به بوفه اشاره میکنی دیدم بللللللله گذاشتیش اون پشت اونم چه گذاشتنی

قربون خندیدنت برم اینجا نور فلش دوربین افتاده رو صورتت قیافتو اینجوری کردی

کار هرروزت اینه ظرفهای داخل کابینتو خالی کنی 

و..

مهدی در 19ماه مبارک رمضان سال 1392

 

و مهدی در 19ماه مبارک رمضان سال 1393

پسر قشنگم حضرت علی(ع)نگهدارت باشد