مهدیمهدی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره
شروع وبلاگشروع وبلاگ، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

قشنگترین بهانه زندگیم

بای بای پوشک

1394/2/11 15:48
نویسنده : مامان زهرا
1,642 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسل مامان منو ببخش که انقدر دیر اومدم یه دلیل قانع کننده داشتم که خودتم در جریانیچشمکبله بالاخره شما با پوشک خداحافظی کردی از یکی دیگه از مراحل سخت به خوبی عبور کردیم خدارو شکر.

1394/1/29

28فروردین با بابا رفتیم برای مراسم پوشک گیرون کلی برچسب و جایزه خریدیم

که بعدا کلی دیگه جایزه هم اضافه شد

شبش من دستشوییو تزیین کردم که خوشت بیاد

و اما صبح 29فروردین بیدار که شدی پوشکتو باز کردم و بردمت دستشویی کلی ذوق کردیو و تولد خوندی ولی جیش نکردی.خلاصه تا ظهر دو بار دیگه بردمت ولی جیش نکردی .ظهر بابایی و مامان جون اومدن خونمون(بابا هم شیفت بود) خلاصه با کلی وعده و وعید افتخار دادی و جیش کردی .هربار که میرفتیم دستشویی دوتا برچسب میزدی و شعر میخوندیم و دست میزدیم تا شب فقط یکبار شلوارتو خیس کردی که اونم فقط من گفتم تو شلوارت نباید جیش میکردی باید بری دستشویی 

تا شب هروقت جیش داشتی میگفتی 

اما روز دوم

عین روز اول بود ولی دیگه شلوارتو خیس نکردی و اینکه عصر هم یک ساعت بدون پوشک بردیمت پارک سر کوچه که خدارو شکر جیش نکردی 

روز سوم

مجدد عین روز اول و دوم با این تفاوت که پی پی نکردی یعنی میترسیدی از عصر تا شب ده بار رفتی دستشویی تا بالاخره...

خیلی ترسیدی رنگت پریده بود ولی من کلی دست و جیغ زدم و کلی تشویقت کردم و یه گوشی بهت دادم که همه جا با خودت میبری،و میگی پی پی کردم مامانم جایزه دادهخندونک

خلاصه که پسر خوشگل من خیلی عالی باهام همکاری کردی 

یادم رفت سه شب اول وقتی میخوابیدی پوشکت میکردم ولی وقتی دیدم تا صبح خشکی اونم گذاشتم کنار شب دوم ساعت 4:30صبح بود صدام کردی مامان جیش دارم اگه بدونی چقدر خوشحال شدم

تو این مدت چند بار مهمونی هم رفتیم و خدارو شکر باهام همکاری کردی 

الان دوتا مشکل داریم یکی اینکه سر همون پی پی هنوز هم میترسی ولی کمتر از قبل و مشکل دوم اینکه راضی به نشستن نمیشیغمگین

قربون پسر خوشگلم برم که بزرگ شده و جیششو میگه 

این موضوع را برای دوستان گلم مینویسم شاید بتونه کمکشون کنه

من از روش پوشک گیری 3روزه استفاده کردم که واقعا عالی جواب گرفتم و اینکه به هیچ وجه از پوشک و شورت اموزشی هم استفاده نکردم و ازادش گذاشتم که این به نظرم خیلی خوب بود چون میدونست که اگه تو شلوارش جیش کنه خیس میشه و تزیین و برچسب و جایزه هم ایده خوبی بود که من جواب گرفتم البته گاهی عصبانی میشم ولی خوب باید راه اومد دیگه.برای ترس از پی پی هم گفتم نگاه کن اینا باید برن پیش مامانشون اگه تو دل تو بمونن مریض میشی دلت اخ میشه خندونک

اولین باری که بدون پوشک رفتیم پارک

اینجا جایزه گرفتی با گوشی بابا عکسو انداختم اینجوری بنفش شده

جایزه هایی که این چند روز بابا برات میگرفت

یادش بخیر

اولین باری که خودم پوشکت کردم 8روزت بود تازه از بیمارستان مرخص شده بودی

و در اخر

بای بای پوشک

پسندها (1)

نظرات (4)

مامان مهدیار
11 اردیبهشت 94 17:14
آفرین به گل پسر ما
مامان پارسا دردونه
13 اردیبهشت 94 1:09
آفرين مهدى جونى كه آقا شده👏👏👏👏👏 ماشاله پسرمون خيلى زود تونست از پوشك خدافظى كنه
مامان زهرا
پاسخ
ممنون خاله جون
فریده
13 اردیبهشت 94 12:23
آفرین به مامان زهرا ، خدا رو شکر که این مرحله از زندگی مهدی جان به سلامتی داره می گذره. واقعاً خیلی سخته ، خیلی سخته ،
مامان زهرا
پاسخ
ممنونم عزیزم اره خیلی سخته
عشق یعنی...
16 اردیبهشت 94 9:23
چه روش جالبی واقعا چه چیزها ادم یاد میگیره خیلی همکاری کرده ماشاله