عیدت مبارک
عزیز دلم کمتر از یک ساعت به تحویل سال مونده
یک سال با تو بودیم با هم روزهای خیلی خوبی داشتیم روزهای بدی هم داشتیم ولی روزهای بدش را فراموش میکنیم و روزهای خوبش را به یاد میسپاریم
تو سال 92غلت زدن را یاد گرفتی وای که من چه ذوقی کردم مارو شناختی اشیا را در دستت گرفتی خندیدی ذوق کردی نشستی دندان در اوردی چهاردست و پا رفتی ایستادی با کمک وسایل خونه راه رفتی غذا خوردی مامان و بابا گفتی و از همه مهمتر راه رفتی میبینی مامانی چقدر اتفاقات خوب و شیرین در سال 92برایت افتاده و از اتفاقات بدش هم نمیگم چون قرار شد فراموششون کنیم
امیدوارم در سال جدید هم کلی اتفاقات خوب برایت پیش بیاید
عزیز دلم من و بابایی عاشقتیم این را بدون که وقتی تو میخندی انگار همه دنیا میخندد پس همیشه بخند در مقابل سختیها کمر خم نکن همیشه و در همه حال خدا را به یاد داشته باش به بزرگترهایت همیشه احترام بگذار از حق خودت دفاع کن اینو یادت باشه تو همه زندگی ما هستی ما با وجود تو خوشبختیم
عزیز دلم من و بابایی خیلی دوستت داریم
گلکم عیدت مبارک