17ماهگی
مهدی جان عزیز دلم ماهگیت مبارک
عشق کوچولوی من دردونه من 17ماه از بودنت در کنارمون میگذرد تو این 17ماه معنی واقعی زندگی را فهمیدم به قول بابا تو چراغ خونمون شدی 17ماه با تو شادی کردم با خنده هات خندیدم با گریه هات اشک ریختم تب کردی منم تب کردم زمین خوردی من دردم گرفت با شیرین کاریات قند تو دلمون اب شد من و بابایی همیشه میگیم تو بزرگترین معجزه و شانس زندگی ما بودی و هستی
خدا جونم تو این روز خوب میخوام یه دعا کنم :
خدای مهربون تورو به بزرگیت قسم نعمت بزرگ مادر شدن را قسمت همه عاشقایی که در طلب فرزند هستند عطا فرما. آمین
خسته شدی و خوابیدی عشق من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی