جشن دوم
بالاخره اومدم تا عکسهای جشن دوم را هم بذارم از دوستای گلم معذرت میخوام که دیر شد اخه بعد از جشن تولد مریض شدم که البته بیشتر به خاطر خستگی بود واقعا خسته شده بودیم هم من هم بابایی ولی ارزششو داشت چون به همه خوش گذشته بود و کلی از تزیینات و بقیه چیزها تعریف میکردن خدارو شکر که به خوبی برگزار شد
کارت دعوت برای مهمانها
زنبور کوچولو
برای دیدن ادامه عکسها بریم ادامه مطلب...
کیک تولد که با عکس پسرم تزیین شده بود
داره فکر میکنه که چجوری میتونه به این کیک ناخونک بزنه
از شواهد پیداست که موفق شده
کلیپی که با عکسهای مهدی درست شده بود
عکس بالایی هم پسر عمه مهدی هست
مهدی و دختر عموهاش
گل پسرم به همراه پسر عمه هایش
پسرکم در حال نانای کردن
به جای مهدی هم ما شمع فوت کردیم
گل پسری در حال بریدن کیک
پدر و مادربزرگ مهدی (پدر و مادر بابایی)
از سفره شام هم نشد عکس بندازم
همه هدایا هم نقدی بود به جز یه ماشین که پسر عموی مهدی زحمت کشیده بود دست همگیشون درد نکنه که خیلی زحمت کشیده بودند
این هم یه خواب ناز از یه فرشته کوچولو
خدایا هزاران هزار بار شکرت که فرشته کوچولوی نازی مثل مهدی را به ما بخشیدی