مهدیمهدی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
شروع وبلاگشروع وبلاگ، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

قشنگترین بهانه زندگیم

این روزهای یک سالگی

1392/11/26 18:33
نویسنده : مامان زهرا
710 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق کوچولوی مامان لبخندعزیز دلم باید مامانو ببخشی بابت این همه تاخیر تو به روز کردن وبلاگت 

اخه ماشااله خیلی شیطون شدی و تمام وقت مامانو گرفتی یک لحظه نمیتونم ازت چشم بردارم وقتی هم که میخوابی تند تند کارای خونرو انجام میدم چون وقتی بیداری عملا هیچ کاری نمیتونم انجام بدم 

دیگه اینکه کم کم خونه تکونی هم شروع کردم یکم زوده ولی با وجود شما باید کم کم انجام بدم البته بیشتر از بابای بنده خدا کار میکشیم که قربونش برم وقتی از سرکار برمیگرده با اینکه خستست ولی خیلی به مامان کمک میکنه تازه امسال زرنگ شدم چون خرید عید خودمو انجام دادم یادش به خیر پارسال چون یک ماه از زایمانم گذشته بود همچنان وزنم بالا بود برای خرید لباس کلی گشتیم اونم با وجود تو فسفلی خدارو شکر که امسال دوباره وزنم برگشت به وزن قبل از بارداریم لبخندلبخند

هرچی که میگذره شیرینتر از روز قبل میشی کلی برامون دلبری میکنی وقتی میخوای خودتو برای من لوس کنی پشت سر هم میگی ماماماماماما...بعدش میای بوسم میکنی وای که چه احساس خوبیه غروب هم که میشه میخوای بری دد ولی بیرون رفتن با ماشینو دوست نداری چون تا میشینیم تو ماشین میخوابی 

به همه عالمو ادم هم میگی نی نی از بچه گرفته تا ادم بزرگ نیشخند

حالا یکم از شیطونیات بگم:میری بالای مبل و یه دفعه خودتو پرت میکنی پایین بعدشم کلی گریه میکنیگریههرچی هم اسباب بازی داری میری میندازی پشت میز تلوزیون  اخه این چه کاریه من نمیدونممتفکر

وقتی هم که میری تو اشپزخونه تا یکی یکی کشوها و کابینتهارو به هم نریزی بیرون نمیای 

از خوابیدن شبت هم که نگو و نپرس چراغهارو خاموش میکنیم ما خودمونو میزنیم به خواب که شما هم بخوابی ولی همچنان به شیطنتت ادامه میدی انگار نه انگار که چراغها خاموشه 

چند روزی هم هست که بهت شیر پاستوریزه میدم که خدارو شکر میخوری لبخند

عزیز دلم من و بابایی عاشقتیمقلبقلبقلب

بدون شرح

 

 

 

مدل جدید خوابیدن

مراحل بلند شدن 

پسرکم با لباس جدیدی که بابایی براش خریده

عزیزدلم با جغجغه بازی میکنند نه اینکه...

بذارید ببینم چاق شدم یا لاغر

وقتی بهش میگیم موش بشو زود لباشو اینجوری میکنه

گل پسرم داره به ما تو تمیز کردن اتاقش کمک میکنه

 

عشق من در حال توپ بازی

یکی از شیطنتهاش

و در اخر اثر هنری ماماننیشخند

  خدا جونم خودت مراقب فرشته کوچولوی ما باش            

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مریم
26 بهمن 92 21:54
اگه شکلات بودی شیرین ترین بودی ، اگه عروسک بودی بغلی ترین بودی ، اگه ستاره بودی روشن ترین بودی و تا زمانی که دوست منی عزیز ترینی روز ولنتاین مبارک .............
مامان زهرا
پاسخ
ممنون عزىزم خيلى زيبا بود
❤طراح قالب قبلی مهدی❤
27 بهمن 92 2:09
خصوصی داری ؟
سپیده مامان سویل
27 بهمن 92 12:44
چه عکسای خشگلی خیلی با ذوق عکاسی کردی مامانی آآآآآآآآآآآآفرین
مامان زهرا
پاسخ
ممنون عزيزم
مامان فاطمه
27 بهمن 92 16:30
ای جونم هزار ماشالله آقا مهدی روز به روز نازتر و خوشگلتر میشهلباسی که بابایی برات خریده خیلی نازه مبارکت باشه. شیطونی هاشو ببین من هلاک این اثر هنری مامانتم
مامان زهرا
پاسخ
نظر لطفته عزيزم
❤طراح قالب قبلی مهدی❤
27 بهمن 92 18:43
منتظر خبرتمااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا چی شد ؟
مامان زهرا
پاسخ
نه عزيزىم همين جورى بهتره ممنون
مریم
28 بهمن 92 15:11
سلام..... کامنت قبی م به خاطر تبریک ولنتاین بود.... این کامنت به خاطر پست جدیدتونه........ عکساتون خیلی خوبه..... ای پسر شیطون...... راستی عکس آخزی که از پاهای مهدی جون گرفتین ایده یی نو و تازه ست..... خیلی بامزه شده.... افرین مامانی هنرمند.....
مامان زهرا
پاسخ
شما لطف دارى مريم جون
کبری مامان آنیتا((آنیتا عسل مامان وبابا))
28 بهمن 92 23:54
مامانی این عکس هنریت خیلی باحاله خیلی خیلی ازشون خوشم اومد ماشاالله به گل پسری ازآنیتا هم شیطون تره ها
مامان زهرا
پاسخ
ممنون عزيزم تازه کجاشو ديدى
فریده
29 بهمن 92 10:13
وای خدای من ، چقدر باحال خوابیده ، چه عکس هنری قشنگی گرفتی. خوش به حالت که خونه تکونی رو شروع کردی . من که فقط غصه می خورم و هیچ کاری انجام نمی دم .
مامانی ویانا
29 بهمن 92 18:16
چقدر بامزه شده این وروجک کوچولو چه عکسای خوشگلی شدن دستت درد نکنه مامانی من که هنوز خونه تکونی رو شروع نکردم خوش به حالت شروع کردی
مامان زهرا
پاسخ
ممنون گلم مىخواى بيام کمکت عزيزم
مامان الناز
29 بهمن 92 23:32
افرين به مامان هنرمند جيگر خاله عاشقتم