مهدیمهدی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره
شروع وبلاگشروع وبلاگ، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

قشنگترین بهانه زندگیم

مامان قشنگم روزت مبارک

مادر!در ستایش دنیای پر مهرت ،ترانه ای از اخلاص خواهم سرود و گلدسته ای از مهر بر گردنت خواهم اویخت. شکوه عشق را در زمزمه های مادرانه ات میابم و انگیزه خلقت را از قلب پرمهرت میخوانم. مادر بوسه بر دستان خسته تو جانم را زنده میکند و دیدار تو عشق را در دلم به ارمغان می اورد. ایمانم از دعای توست و خدایم را از زبان تو شناخته ام.عبادت را تو به من آموخته ای ،مادر ای الهه مهر.تو گلی خوشبو از بهشت خدایی که گلخانه دلم از عطر تو سرشار است.از تبار فاطمه ای و گویی وجود تورا با مهر فاطمه سرشته اند ،پس همیشه دعایم کن چرا که دعایت سرمایه فردای من است. مادرم به پاس انچه به من داده ای ،به ستایش محبتهای بی اندازه ات و به وسعت همه خوبیهایت&nb...
20 فروردين 1394

تعطیلات نوروز 94

پسر قشنگ مامان تعطیلات عید امسال چون ماشین نداشتیم زیاد جایی نرفتیم فقط به دید و بازدید گذشت مامان جون اینا هم که یزد بودن و هنوزم نیومدن سفره هفت سین عمو حسن سفره هفت سین عمه خدیجه اینجام داشتیم میرفتیم امام زاده صالح تو تجریش یه اش خوشمزه هم خوردیم با مترو برگشتیم خونه کلی خوشت اومده بود همش میگفتی قطار بازی اینجا هم بعد از چند روز علی را دیده بودی میدویدی سمتش پاستیل خریده بودی ،منم جلوی پنجره بودم که منو دیدی خونه عمه رقیه هفته قبل بابا یه روز شیفت بود فردا صبحش که اومد اینو برات گرفته بود خواب بودی بیدار شدی خیلی ذوق...
16 فروردين 1394

سال تحویل 1394

عشق کوچولوی خودم  نوروزت خجسته پسر قشنگم و هفت سین 1394 گلم و هفت سین 1393 عشق من در نوروز 1392 مهدی و هفت سین خاله فاطمه خونه مادربزرگ همراه با عرفان نگار امیرعباس که در حال پریدن بودید این کیفت همه جا همراهته خیلی دوسش داری یه خواب راحت هزار ماشااله خیلی خوشتیپ شدی هر خونه ای که میریم کلی از لباسات خوششون میاد براشون شیرین زبونی هم میکنی دیگه کلی ازشون دل میبری تا لباساتو میپوشی مدام میگی خوشگل شدم ماشااله خود شیفته ای دیگه هرجا میریم وقتی بهت عیدی میدن زود میگی ممنون تش...
2 فروردين 1394

پست آخر 1393

چند ساعت دیگر "امروز" پارسال می شود کمی ساده اندکی خنده دار وقدری عادی ! "امروز" سالهاست می رود و ما همیشه چشممان پی "فردا"ست . افسوس ! به فکر پاییز  تابستان را  و یه فکر بهار  زمستان را فدا می کنیم .  جشن می گیریم  عید می گیریم  و دوباره همانی می شویم که بودیم  با اختلاف  چند تار موی سپید تر. عزیز دل مادر تا چند ساعت دیگر سال 1393هم تمام میشود یک سال دیگر هم با وجود شیرین تو گذشت و چه خوب گذشت انگار همین دیروز بود که پست اخر سال 92را گذاشتم و حالا... سالی که گذشت سال خوبی بود خونه خریدیم البته ماشینمونو فروختیم که وا قعا نبودش خیلی حس می...
29 اسفند 1393

واپسین روزهای اسفند 1393

سلام قشنگم . چند روزه که حسابی سرما خوردی و به هیچ طریقی هم خوب نمیشی دکترم بردیمت ولی فایده نداشت آبریزش خیلی اذیتت میکنه همش میگی مامان شربت بخورم دماخ نیاد اینروزها حسابی در حال بدو بدو هستیم ماه اسفندو خیلی دوست دارم حتی بیشتر از عید ماه قشنگیه تمیز کاری خرید،سبزه سفره هفت سین ماهی قرمز ماهی شب عید خلاصه همه چی تو اسفند قشنگه ماه نو شدنه. هر روز که میگذره شیرین زبونتر میشی هر کاری میخوای بکنی اجازه میگیری : پاشویم:بلند شم?.بیایم?برم?بخورم?بشم:بشینم.بپرم?... دیشب گریه میکردی اومدی به من میگی گریه نکنم مردم خوابن? خیلی بد غذا شدی ناهار که نمیخوری یکم شام با زور میخوری. عاشق ماهی قرمزایی شدی که بابا برای س...
27 اسفند 1393

لباسهای عید گل پسرم

عزیز دلم لباسهای عید امسالتو به خاطر آتلیه یکم زودتر گرفتیم که تو عکسای آتلیه هستش ولی عکساشو تو یه پست جدا هم گذاشتم تا یادگاری بمونه. مبارکت باشه گلم. ...
22 اسفند 1393