بیست و دومین ماهگرد
گل مامان امروز به مناسبت ماهگردت یه کیک کوچولو گرفتیم ولی به خاطر ماه صفر دیگه از نانای خبری نبود صبح یه کوچولو خونرو تزئین کردم که خیلی خوشحال شدی و همش میگفتی ببلد و ذوق میکردی خیلی بامزه بود بابا که زنگ زد بهش گفتی ببلد تیت بده یعنی تولده کیک بگیر خلاصه بابا هم برات کیک گرفت و شمع و فشفشه و برف شادی که عاشقشی و یه کادوی خوشگل
بعدا نوشت:3اذر بود که ماهگردتو گرفتیم ولی من امروز فرصت کردم بیام عکساتو بزارم
موقع فوت کردن شمع لباتو چسبوندی به شمع و متاسفانه لبای خوشگلت یه کوچولو سوخت بمیرم برات
به خاطر اینکه راحت و هرطور دلت می خواد کیک بخوری لباستو دراوردم
و این هم یه موتور خوشگل قابل شمارو نداره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی