جشن بانک ملت
عزیز دل مامان روز شنبه من و بابا به اتفاق شما رفتیم جشنی که بانک ملت تدارک دید ه بود البته وقتی بابایی گفت که دعوت شدیم من مخالفت کردم و گفتم ما نمیایم خودت برو به خاطر شما نمیخواستم برم اخه گفتم اونجا شلوغه اذیت میشی ولی بابا گفت اگر اذیت شد برمیگردیم خونه و این شد که رفتیم و خوب هم شد که رفتیم اخه خیلی خوش گذشت و شما هم خیلی پسر خوبی بودی و اثلا اذیت نکردی تازه وقتی اهنگ میزدند دست هم میزدی و کلی نانای هم کردی قربونت برم که انقدر ماهی در کل شب خیلی خیلی خوبی بود نشد زیاد اونجا ازت عکس بندازم بیشتر فیلم گرفتم
پسرم حاضر شده بره جشن
مراحل دست زدن قبل از رفتن
داخل سالن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی